loading...
phoenix
منا بازدید : 14 یکشنبه 08 تیر 1393 نظرات (1)

 

سلام بر همگی!!!
می دونم همین حالا همه می خواید دو دستی خفم کنید، چون خودم خوب یادمه قبلا قول داده بودم در طی سال کنکور کتاب رو کنار نگذارم، اما مشکل می شد به این قول عمل کرد. به هر حال کنکور خواه ناخواه برای همه ی نوجوان ها خیلی مهمه چون با اون معلوم می شه که بعدا قراره چه جایگاهی تو جامعه داشته باشیم!
خوب از حرف کنکور و امثال اون بیایم بیرون!
بریم سر اصل مطلب، یعنی کتاب خودم که خیلی خیلی دلم براش تنگیده!
بچه ها من از همین الان شروع کردم که یه سرو سامونی به فصل ها بدم، به هر حال خیلی ها رو چندین ماهه که نخوندم و باید از نو ویرایش بشن. اما یه نظر از دوستان می خوام، من دو تا کار می تونم بکنم. اول: فصل بعدی رو با ویرایش برای شما عزیزان بذارم، بعد برم سراغ فصول قبلی و ویرایش کردنشون، دوم: اول یه ویرایش کلی انجام بدم و بعد همه رو با هم بذارم رو سایت. البته در هر دو مورد یه خلاصه ای هم از فصول قبلی می ذارم. گرچه خودم واقعا ترجیح می دم (البته اگه خودتون می خواید و وقتش رو هم دارید) از روش دوم استفاده کنم و بعد توصیه کنم که شما کتاب رو از اول شروع کنید به خوندن تا به فصول جدید برسید. منم قول می دم با حداکثر سرعت فصول قبلی رو ویرایش کنم و بعد با فصل جدید روی سایت قرار بدم. این طوری گمان می کنم بهتر باشه، چون قصد دارم چند تا تغییر کوچیک و بزرگ به فصول قبل بدم و این طوری اگه شما اون ها رو نخونده باشین ممکنه بعدش یکم بد بشه!
به هر حال من تابع خواننده ها هستم، هر طور که شما دوست دارین!
منتظر هستم!!!
راستی! دلم براتون خیلی تنگیده بود! دعا کنید همین امسال قبول بشم و این عذاب الهی پایان بگیره
!!!

منا بازدید : 20 شنبه 13 مهر 1392 نظرات (5)

 

آاااخ! آااااای!!

نزن بابا، آخه چرا می زنی؟ می دونم تاخیر داشتم و الان دلت می خواد خفم کنی، اما یه لحظه صبر کن خواهشا!

.

.

.

جمله ی بالا رو احتمالا در مواجهه با هر کدوم از شما دوستان عزیز باید تکرار کنم (بماند که تا آخرش، هم حنجرم نابود می شه هم دو سه تا بادمجون خوشگل زیر چشمم در میاد!)

چه کنیم؟ درسا سنگین، پیش دانشگاهی کمرشکن، کنکورم که نزدیک! چه بشود!! تو هفته ی اخیر هر چقدر جون کندم نتونستم به برنامم برسم، تا میای پیش بخونی یاد پایه میوفته، پایه که می خونی درسای پیش بهت چشم غره می رن! خدایا صبر بده!!!!

بچه های عزیز، دوستان گل، واقعا متاسفم، مرخصیم خیلی بیشتر از اونی شد که وعده داده بودم، راستش واقعا وقت نکردم. تو این مدت مرخصی شاید دو یا سه بار فقط در حد گذری یه نگاهی به سایت ها انداخته باشم، اما فقط در همین حد! رو لپ تاپم یه متر خاک نشسته!!!

و یه قطر چند متری هم خاک و خل روی داستان رو گرفته.

خب، بریم سر اصل مطلب (الان که بگم همه دوباره دستاشونو به سمت گلوی بنده دراز می کنن!):

امروز فصل جدید نداریم. چیزی که برای تقدیم به شما دوستان عزیز با خودم آوردم، یه ویرایش کلی از همه ی فصول گذشتست. خیلی وقتم رو گرفت، اما ارزشش رو داشت (البته قسمت اعظمی از کار رو تو تابستون تموم کرده بودم خدارو شکر، وگرنه تا ازل طول می کشید!) بچه ها توجه کنید، بعضی از قسمت ها حذف شده، بعضی از توضیحات گویا تر و البته قسمت های اضافی هم تا حد امکان پاک شده. جمله بندی ها، کلمات نابه جا، و خیلی چیزهای دیگه هم اصلاح شدن.

بهتون توصیه می کنم اگه می تونید ( و وقت و حوصلش رو دارید) یه نگاهی به این اصلاحی ها بندازید.

بفرمایید، اینم یه سری کلی از فصول به همراه ویرایش و پیرایش!!!:

 

 

1 تا 26

 

مسئله ی بعدی زمان تحویل فصل 27 هست. راستش بچه ها واقعا نمی تونم زمان خاصی رو تعیین کنم، درسته که چند فصل آینده آمادست، اما تا فصل های بعد از اینایی رو که حالا حاضره ننویسم نمی تونم فصل بدم، چون اون طوری دستم خالی می مونه!

بچه ها خواهشا درک کنید، امسال برای من سال سرنوشت سازیه، باهام راه بیاید.

ممنون از همه.

سعی می کنم هر چه زودتر 27 رو بهتون برسونم!

 

منا بازدید : 32 یکشنبه 03 شهریور 1392 نظرات (6)

 

سلام بر همه ی دوستان

 

اول از همه قصد دارم به خاطر تاخیر هایی که اخیرا در روند دادن فصول داستان پیش اومده بود از همه عذر خواهی کنم.

بر خلاف اون چیزی که احتمالا همتون با دیدن این پست انتظار داشتید قرار نیست امروز فصلی داشته باشیم، و راستش تا مدتی بعد از این هم فصلی نخواهیم داشت. مشکلی برام پیش اومده که به خاطر اون مجبورم برای مدتی از نوشتن فاصله بگیرم. البته محض اطلاع کسانی که ممکنه براشون مهم باشه اتفاقی که افتاده خیلی بد نیست و صرفا موجب چند تغییر شده. بنابراین من حالم خوبه.

اما در این بین یه چیزی خیلی خیلی مهمه دوستان: «من نمی رم که دیگه نیام». امیدارم که درک کنید بعضی وقتا نیازه که آدم یه استراحت نه چندان طولانی داشته باشه.

مسئله ی دیگه در مورد مدت این مرخصیه. ممکنه دو هفته باشه، و یا (اگه همه چیز خیلی خیلی بد پیش بره که امیدارم این طور نشه) ممکنه تا آخر تابستون هم طول بکشه. اما باز هم می گم، این داستان ادامه پیدا می کنه و همین حالا هم چند فصل آیندش آمادست. فقط نویسندش کمی به استراحت نیاز داره!!

دوستان گلم که همتون رو خیلی دوست دارم، به خدا می سپارمتون. و یه چیز دیگه... اگه می تونید بعد از نمازهاتون یادی هم از ما بکنید.

فعلا خداحافظ. دفعه ی بعد (که امیداوارم همین دو هفته ی بعد باشه) با فصل 28 به همراه یه یادآوری از فصول قبلی برمی گردم.


منا بازدید : 43 یکشنبه 13 مرداد 1392 نظرات (4)

 

سلام بچه ها، امیدوارم حال همه خوب باشه.

خب، بنده با یک هفته تاخیر خدمتتون رسیدم. دلایل این تاخیر زیادن، پس سرتون رو درد نمیارم.

بفرمایید، اینم فصل جدید کتاب چشم ققنوس:

فصل 26

این فصل مربوط به سال 2012 هست. گوارای وجود!


پ.ن : بچه ها روال آپ داستان همون 14 روز یه باره. مثل این که یه هفته ی گذشته انگار اصلا وجود نداشته! پس تا دو هفته ی دیگه همین موقع بای بای!!

منا بازدید : 25 یکشنبه 23 تیر 1392 نظرات (6)

 

سلام دوستان، اوضاع و احوالتون چطوره؟

همون طور که قول داده بودم فصل جدید رو آماده کردم تا به شما دوستان گل تقدیم کنم.

بفرمایید:

فصل 25               

پ.ن: فصل بعدی چهارده روز دیگه آپ می شه.

منا بازدید : 30 یکشنبه 09 تیر 1392 نظرات (1)

 

سلام دوستان، حال و احوال چطوره؟

همون طور که قول داده بودم امروز با فصل جدید داستان در خدمتتون هستم. بفرمایید:

فصل 24

در مورد هریه، نوش جان!

منا بازدید : 23 پنجشنبه 06 تیر 1392 نظرات (0)

 

سلام بر بچه های خوب و گل.

چطورید دوستان؟ چطور می گذرونید؟

همون طور که می دونید، طبق روال گذشته، بنده هر ده روز یکبار یک فصل رو تقدیم دوستان می کردم. اما در حال حاضر، قصد دارم به اطلاعتون برسونم که روال قدیمی یه کوچولو تغییر کرده، من امسال کنکوری هستم، و باید روی درسم تمرکز کنم. بنابر این به جای هر ده روز یکبار، قرار گیری فصول به هر دو هفته یکبار تغییر می کنه.

می دونم الان خیلی ها شاکی می شن، اما بچه ها لطفا درک کنید! اگه کنکور بیافتم دیگه باید خدا به دادم برسه!!

با این حساب این شنبه ای که داره میاد (یعنی فردا نه، پس فردا نه، پس این فردا!!) فصل 24 روی سایت قرار گرفته می شه!

به امید روزهایی که دیگه سایه ی نحس کنکور چهره ی ایرانی های عزیز رو تیره و تار نکرده باشه، می ریم که داشته باشیم!

پ.ن: اینترنت همه مثل مال من مشکل پیدا کرده؟ هی قطع و وصل می شه، جونم به لبم رسید! تو هفته ی قبلی کلا فقط پنج دقیقه نت داشتم، تا امروز که بنا بر یک معجزه دوباره نت وصل شد.

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 41
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 62
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 279
  • بازدید سال : 818
  • بازدید کلی : 14,464