loading...
phoenix
پرهام بازدید : 217 دوشنبه 16 بهمن 1391 نظرات (0)

سری گرگ و میش (توایلایت)

کتاب چهارم: سپیده دم

نویسنده: استفانی مِیِر

توضیحات:

منسهمیبیشترازسهمعادلانهامدرتجربههاينزدیکبهمرگداشتهام . اینچیزیهکهواقعانمیتونیبهشعادت کنی. بههرحالاینبهطورعجیبیاجتنابناپذیربهنظرمیرسید،روبروشدندوبارهبامرگ ...

مثلاینکهمنبرايمصیبتوبدبختینشانشدهبودم . بارهاوبارهاازچنگاشگریخنهبودم،امادوبارهبهسمت منمیآید . اماایندفعهباقبلمتفاوتبهنظرمیرسید .تومیتونیازکسیکهوحشتداريفرارکنی،ومیتونیباکسیکهازشنفرتداريبجنگی .

همهيواکنشهايمنبرايروبروشدنباآنقاتلها...هیولاها... دشمنانبود . اگرعاشقفرديکهکمربهقتلت بستهباشد،هیچانتخابیبرایتباقینمیماند . وقتیکاريانجاممیدهیکهبهشخصمحبوبتآسیببرسد،چه طورمیتوانیفرارکنی؟چهطورمیتوانیبدوي؟اگرزندگیاتتنهاچیزيباشدکهمیتوانیبهشخصمحبوبت بدهی،چهطورمیتوانیاینکاررانکنی؟ اگراوکسیباشهکهواقعادوستشداشتهباشی...؟

لینک دانلود

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 41
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 227
  • بازدید سال : 766
  • بازدید کلی : 14,412